بلاگ

داوری در حل اختلافات قانونی

داوری در حل اختلافات قانونی
داوری در حل اختلافات قانونی یکی از روش‌های جایگزین حل اختلاف است که در آن طرفین یک قرارداد یا دعوا، شخص یا اشخاص مستقلی را به عنوان داور انتخاب می‌کنند تا به اختلاف آن‌ها رسیدگی کرده و تصمیمی قطعی اتخاذ کنند. این روش از دیرباز در جوامع مختلف مورد استفاده قرار گرفته و امروزه در بسیاری از نظام‌های حقوقی، از جمله ایران، جایگاهی ویژه یافته است.
مهم‌ترین مزیت داوری در حل اختلافات قانونی، سرعت و سهولت آن در مقایسه با دادرسی‌های دادگستری است. از آنجا که محاکم قضایی معمولاً با انبوهی از پرونده‌ها مواجه‌اند، رسیدگی به دعاوی در دادگاه‌ها ممکن است ماه‌ها یا حتی سال‌ها به طول بینجامد. در مقابل، داوری معمولاً فرآیندی سریع‌تر است و به طرفین امکان می‌دهد که با انتخاب داور متخصص در حوزه مربوطه، تصمیمی کارشناسانه دریافت کنند. همچنین، محرمانه بودن داوری و امکان تعیین شرایط رسیدگی توسط طرفین از دیگر ویژگی‌های مهم این روش محسوب می‌شود.
با این حال، رأی داور همیشه مورد پذیرش طرفین نیست و ممکن است یکی از آن‌ها به دلایلی، رأی صادره را ناعادلانه یا غیرقانونی بداند. در چنین شرایطی، موضوع ابطال رأی داوری مطرح می‌شود. برخلاف احکام دادگاه‌ها که در برخی موارد قابل تجدیدنظر هستند، رأی داور اصولاً نهایی است، اما قانون‌گذار در شرایط خاصی امکان اعتراض و ابطال آن را پیش‌بینی کرده است. این موارد شامل عدم رعایت تشریفات قانونی، خروج داور از حدود صلاحیت خود، تخلف از مقررات داوری، و وجود فساد یا تقلب در صدور رأی می‌شود.
ابطال رأی داوری معمولاً از طریق دادگاه انجام می‌شود و متقاضی ابطال باید دلایل محکمه‌پسندی ارائه دهد. دادگاه نیز در صورتی رأی داور را باطل می‌کند که دلایل ارائه‌شده مطابق با قوانین مربوطه باشد. ازاین‌رو، آگاهی از شرایط و فرآیند ابطال رأی داوری برای اشخاصی که در قراردادهای خود شرط داوری را می‌گنجانند، اهمیت زیادی دارد.
در ادامه، به برخی پرسش‌های متداول در خصوص داوری و ابطال رأی داور پرداخته می‌شود.

دریافت مشاوره حقوقی-تماس با دادوند

داور کیست؟

داور شخصی است که بر اساس توافق طرفین یا به موجب قانون، صلاحیت رسیدگی و صدور رأی در یک اختلاف را دارد. داوری به عنوان یکی از شیوه‌های جایگزین حل و فصل اختلافات (ADR) مطرح می‌شود و داور مکلف است با رعایت اصول دادرسی منصفانه، بر مبنای قرارداد داوری، قوانین حاکم و اصول حقوقی، رأیی الزام‌آور صادر کند. رأی داور در صورت رعایت تشریفات قانونی، قابلیت اجرا داشته و در برخی موارد، تحت شرایط خاص، امکان اعتراض یا ابطال آن در مراجع قضایی وجود دارد.

چه اشخاصی می توانند داور شوند؟

بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی، کلیه اشخاصی که اهلیت اقامه دعوا دارند، می‌توانند اختلافات خود را از طریق داوری حل‌وفصل کنند. این امر اختیاری است و طرفین می‌توانند در هر مرحله‌ای از رسیدگی، حتی اگر دعوا در دادگاه مطرح شده باشد، با تراضی یکدیگر موضوع را به داوری ارجاع دهند.

نحوه ارجاع اختلاف به داوری:

طرفین می‌توانند به دو روش اختلافات خود را به داوری ارجاع دهند:

شرط داوری در ضمن قرارداد:

در این روش، شرط داوری به عنوان یکی از مفاد قرارداد اصلی درج می‌شود.
به عنوان مثال، در یک قرارداد بیع (خریدوفروش)، خریدار و فروشنده توافق می‌کنند که در صورت بروز اختلاف، موضوع توسط داور مشخص‌شده‌ای بررسی شود.
این شرط از همان ابتدا، طرفین را متعهد می‌کند که به جای مراجعه به دادگاه، اختلافات خود را از طریق داوری حل کنند.

انعقاد موافقت‌نامه مستقل داوری

در این روش، طرفین پس از انعقاد قرارداد اصلی، به‌طور جداگانه یک توافق‌نامه مستقل برای ارجاع اختلافات خود به داوری امضا می‌کنند.
به عنوان مثال، پس از امضای قرارداد خریدوفروش، خریدار و فروشنده توافق‌نامه‌ای مستقل امضا می‌کنند که در صورت بروز اختلاف، به داور مشخصی مراجعه کنند.
این روش انعطاف‌پذیری بیشتری دارد، زیرا طرفین حتی پس از بروز اختلاف می‌توانند در مورد داوری توافق کنند.

[نکته مهم درباره توافق به داوری]

موافقت‌نامه داوری در حل اختلافات قانونی، چه به‌صورت شرط ضمن عقد و چه به‌صورت مستقل، می‌تواند پیش از وقوع اختلاف یا پس از آن منعقد شود.
یعنی داوری هم در مرحله تنظیم قرارداد و هم پس از بروز اختلاف قابل پیش‌بینی و اجراست.
داوری در حل اختلافات قانونی

داوری در حل اختلافات قانونی

مزایای و ویژگی های ارجاع پرونده به داور:

  • رسیدگی سریع‌تر نسبت به دادگاه
  • کاهش هزینه‌های دادرسی
  • انتخاب داور متخصص در موضوع اختلاف
  • به همین دلیل، شرط داوری در بسیاری از قراردادهای تجاری و ملکی گنجانده می‌شود تا در صورت بروز اختلاف، روند حل‌وفصل آن تسریع شود.

نحوه تعیین داور چگونه است؟

در تمامی مواردی که طرفین تصمیم به ارجاع اختلافات خود به داوری می‌گیرند، طرفین می‌توانند انتخاب داور یا داوران را به شخص ثالث یا حتی دادگاه واگذار کنند. این مسئله باعث افزایش انعطاف‌پذیری در فرآیند داوری می‌شود و امکان انتخاب فردی متخصص و بی‌طرف برای حل اختلاف را فراهم می‌آورد.

محدودیت‌های انتخاب داور:

ـ در معاملات و قراردادهایی که میان اتباع ایرانی و خارجی منعقد می‌شود، طبق ماده ۴۵۶ قانون آیین دادرسی مدنی، طرف ایرانی نمی‌تواند خود را به ارجاع اختلاف به داوری که دارای همان تابعیت طرف خارجی است، ملزم کند. به عبارت دیگر، حل اختلافات میان طرف ایرانی و طرف خارجی نباید صرفاً به داوری داورانی که تابعیت یکی از طرفین را دارند، محدود شود.
اگر چنین تعهدی در قرارداد گنجانده شود، آن قسمت از قرارداد که با این اصول مغایرت دارد، باطل و بی‌اثر خواهد بود.
این محدودیت به این دلیل است که ایجاد تعهدات یک‌جانبه برای طرف ایرانی در قراردادهای بین‌المللی می‌تواند موجب بروز مشکلات حقوقی و عدم تعادل در منافع طرفین شود.

– محدودیت‌های ارجاع دعاوی به داوری در مورد اموال عمومی و دولتی

در دعاوی مربوط به اموال عمومی و دولتی، ارجاع به داوری تابع شرایط خاصی است:
در صورتی که طرف دعوا خارجی باشد، نیاز به تصویب هیأت وزیران و حسب مورد اطلاع یا تصویب مجلس برای ارجاع به داوری وجود دارد.

موضوعات غیر قابل ارجاع به داوری:

بر اساس قوانین موجود، برخی از دعاوی به دلایل خاص قانونی یا اجتماعی قابل ارجاع به داوری نیستند. این موضوعات به دلیل حساسیت‌های حقوقی یا لزوم رعایت نظم عمومی از داوری مستثنی شده‌اند. برخی از این موارد عبارتند از:

دعوای ورشکستگی (صدور حکم ورشکستگی)

دعاوی مربوط به ورشکستگی، به‌ویژه صدور حکم ورشکستگی، قابل ارجاع به داوری نیستند. زیرا این دعاوی به حقوق عمومی و نظم اقتصادی کشور مربوط می‌شوند.

اثبات رابطه زوجیت و مسائل نکاح

مسائل مرتبط با اثبات رابطه زوجیت و بطان نکاح، انفساخ نکاح یا طلاق از جمله موضوعاتی هستند که قابل ارجاع به داوری نمی‌باشند. این مسائل به‌طور مستقیم با حقوق شخصی و خانوادگی افراد در ارتباط هستند که در دادگاه‌ها باید رسیدگی شوند.

اثبات نسب و نفی ولد

دعاوی مربوط به اثبات نسب یا نفی ولد نیز از موضوعات غیرقابل داوری در حل اختلافات قانونی هستند. این مسائل به اعتبار و هویت افراد مربوط می‌شوند که نمی‌توانند توسط داوران حل و فصل شوند.

فسخ نکاح و امور حسبی

فسخ نکاح و سایر امور حسبی، که شامل حقوق و تکالیف شخصی افراد می‌شوند، به‌طور معمول در دادگاه‌ها رسیدگی می‌شوند و از شمول داوری خارج هستند.

رسیدگی به جرایم

رسیدگی به جرایم و مجازات‌ها نیز از اختیارات داوران خارج است. این مسائل تحت صلاحیت دادگاه‌های کیفری قرار دارند.

ممنوعیت‌های داوری:

در برخی موارد، افراد ممکن است از داوری منع شوند. این ممنوعیت‌ها نسبی هستند و تنها در صورتی که طرفین توافق کنند، فرد می‌تواند به عنوان داور انتخاب شود. برخی از موارد ممنوعیت نسبی از داوری عبارتند از:

  1. سن کمتر از ۲۵ سال
  2. افرادی که سن آن‌ها کمتر از ۲۵ سال تمام باشد، نمی‌توانند به عنوان داور انتخاب شوند.
  3. اشخاص ذی‌نفع در دعوا
  4. افرادی که در دعوا ذی‌نفع هستند، نمی‌توانند به عنوان داور انتخاب شوند.
  5. قرابت با یکی از اصحاب دعوا
  6. افرادی که با یکی از اصحاب دعوا قرابت سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم دارند، نمی‌توانند داور شوند.
  7. قیم، کفیل، وکیل یا مباشر امور اصحاب دعوا
  8. کسانی که قیم، کفیل، وکیل یا مباشر امور یکی از اصحاب دعوا هستند، نمی‌توانند داور باشند.
  9. وراث یکی از اصحاب دعوا
  10. افرادی که خود یا همسرشان وارث یکی از اصحاب دعوا باشند، از انتخاب به عنوان داور منع می‌شوند.
  11. مشارکت در دادرسی کیفری یا مدنی با یکی از اصحاب دعوا
  12. افرادی که با یکی از اصحاب دعوا یا اقربای آن‌ها دادرسی کیفری یا مدنی داشته باشند، نمی‌توانند داور شوند.
  13. کارمندان دولت در حوزه ماموریت آنان نمی‌توانند به عنوان داور در دعاوی مربوط به دولت یا دستگاه‌های وابسته به آن انتخاب شوند. همچنین در دعاوی که یکی از طرفین دولت، مجلس، شهرداری‌ها یا دستگاه‌های وابسته به آنها باشد، کارمندان دولت نمی‌توانند داور شوند.
داوری در حل اختلافات قانونی

داوری در حل اختلافات قانونی

موضوعات قابل ارجاع به داوری:

با این حال، دعاوی خاصی هم وجود دارند که قابل ارجاع به داوری هستند:

دعاوی مربوط به شخص ورشکسته

در برخی موارد، دعاوی مربوط به ورشکستگی و مسائل مربوط به اموال ورشکسته قابل ارجاع به داوری هستند، به‌ویژه اگر طرفین توافق کرده باشند که اختلافات خود را از طریق داوری حل کنند.

ضرر و زیان ناشی از جرم

دعاوی مربوط به ضرر و زیان ناشی از جرم هم در صورت توافق طرفین قابل ارجاع به داوری در حل اختلافات قانونی هستند.
در نتیجه، ممنوعیت‌ها و محدودیت‌های داوری بیشتر به موضوعات خاص حقوقی و شخصی مربوط می‌شود و دعاوی اقتصادی و تجاری، به ویژه در صورتی که طرفین توافق کنند، ممکن است از طریق داوری حل و فصل شوند.

ممنوعیت مطلق از داوری:

ممنوعیت مطلق از داوری به مواردی اطلاق می‌شود که افراد به هیچ عنوان نمی‌توانند به عنوان داور انتخاب شوند، حتی اگر طرفین توافق کنند. این نوع ممنوعیت‌ها معمولاً بر اساس اصول حقوقی و شرایط خاص به وجود می‌آیند. برخی از این موارد عبارتند از:

اشخاص فاقد اهلیت قانونی (محجورین)

افرادی که به دلیل عدم اهلیت قانونی نمی‌توانند داور شوند. این افراد شامل محجورین (افرادی که تحت سرپرستی قیم یا ولی قرار دارند) هستند.

اشخاص محروم از داوری به موجب حکم قطعی دادگاه

افرادی که به موجب حکم قطعی دادگاه از حق داوری محروم شده‌اند. این محرومیت معمولاً به دلیل ارتکاب جرایم خاص یا نقض قوانین مربوط به داوری ایجاد می‌شود.

قضات و کارمندان شاغل در محاکم قضائی

قضات و کارمندان شاغل در محاکم قضائی به دلیل پیشینه قضائی و ارتباطات حرفه‌ای خود نمی‌توانند به عنوان داور انتخاب شوند.

داورانی که پس از قبول داوری از انجام وظایف خود امتناع می‌کنند

اگر داور پس از قبول داوری بدون دلیل موجه (مانند مسافرت، بیماری، یا مشکلات مشابه) در جلسات داوری حاضر نشود یا استعفا دهد یا از دادن رأی امتناع کند، علاوه بر جبران خسارت وارد، تا پنج سال از حق انتخاب شدن به داوری محروم خواهند شد

موارد ضروری برای تعیین داور در موافقت نامه های داوری

موضوع داوری باید در موافقت‌نامه مشخص شود. بدون تعیین موضوع، داوری ممکن است فاقد اعتبار قانونی باشد.

مدت داوری

مدت داوری باید توسط طرفین مشخص گردد. اگر مدت داوری مشخص نشود، مدت زمان داوری به طور پیش‌فرض سه ماه از زمانی است که موضوع داوری به داور یا داوران ابلاغ می‌شود. این مدت قابل تمدید است، البته به توافق طرفین.

تعداد داوران و تعیین آن‌ها

در موافقت‌نامه داوری در حل اختلافات قانونی، باید تعداد داوران و همچنین مشخصات طرفین و داوران تعیین گردد. در صورتی که تعداد داوران مشخص نشده باشد و طرفین نتوانند در تعیین داوران توافق کنند، هر یک از طرفین باید یک داور اختصاصی معرفی کند و سپس یک داور سوم از طرفین برای تکمیل هیأت داوری تعیین شود.

ابتدای مدت داوری

ابتدای مدت داوری به موارد مختلف بستگی دارد.

حالت اول: انتخاب داور توسط طرفین

اگر طرفین خودشان داور را انتخاب کرده باشند، مدت داوری از زمانی آغاز می‌شود که موضوع داوری به داور یا داوران ابلاغ می‌شود.

حالت دوم: انتخاب داور توسط دادگاه

اگر دادگاه داور را تعیین کرده باشد، مدت داوری از زمانی آغاز می‌شود که ابلاغ به همه داوران انجام شود.

حالت سوم: انتخاب داور جدید در صورت استعفا یا امتناع از داوری

اگر یکی از داوران به هر دلیلی از قبول داوری امتناع کرده یا استعفا دهد، مدت داوری از زمانی آغاز می‌شود که داور جدید قبول داوری کند و این موضوع به همه داوران ابلاغ شود.
برخی افراد به دلیل شرایط خاص یا قوانین مربوط به اهلیت و صلاحیت، نمی‌توانند به عنوان داور در دعاوی مختلف انتخاب شوند. همچنین، برای اعتبار یک موافقت‌نامه داوری، لازم است که موضوع داوری، مدت داوری و تعداد داوران به طور دقیق مشخص شود. در صورت عدم تعیین برخی از این موارد، به ویژه مدت زمان داوری، مدت پیش‌فرض سه ماه اعمال خواهد شد.
داوری در حل اختلافات قانونی

داوری در حل اختلافات قانونی

حق الزحمه داوران چقدر است؟

پرداخت حق‌الزحمه داوران به عهده طرفین قرارداد است، مگر آن که در قرارداد داوری ترتیبات دیگری مقرر شده باشد.
میزان حق‌الزحمه داوران به طور دوره‌ای بر اساس آیین‌نامه‌ای که هر سه سال یک‌بار توسط وزیر دادگستری تهیه و به تصویب رئیس قوه قضائیه می‌رسد، تعیین می‌شود.
تقسیم حق‌الزحمه در صورت تعدد داور: در صورتی که داوران متعدد باشند، حق‌الزحمه به طور مساوی بین آنان تقسیم می‌شود، مگر اینکه در قرارداد خاصی ترتیب دیگری برای پرداخت حق‌الزحمه پیش‌بینی شده باشد.

موارد زوال داوری:

زوال داوری به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن، فرآیند داوری به هر دلیلی از بین می‌رود و ادامه نمی‌یابد. این موارد عبارتند از:

فوت یا حجر یکی از طرفین یا داوران

در صورتی که فوت یا حجر یکی از طرفین دعوا یا یکی از داوران اتفاق بیافتد، داوری به صورت خودکار زائل می‌شود. البته این مسأله تنها زمانی اعمال می‌شود که طرفین نتوانند یا نخواهند داوری را ادامه دهند.

عدم تمایل به داوری یا غیرممکن بودن داوری

در صورتی که یکی از طرفین یا داوران عدم تمایل به ادامه داوری نشان دهند یا به هر دلیلی داوری غیرممکن شود، داوری به پایان می‌رسد.

عدم صدور رأی در مدت داوری

اگر داوران نتوانند رأی خود را در مدت تعیین شده صادر کنند، این امر می‌تواند به زوال داوری منجر شود.

صدور حکم به بطلان رأی داور

اگر دادگاه رأی داور را باطل اعلام کند، به تبع آن داوری از اعتبار ساقط می‌شود.

زوال دعوای اصلی

در دعاوی قائم به شخص (دعاوی که تنها یک فرد می‌تواند آن را مطرح کند)، اگر یکی از طرفین فوت کند، دعوای اصلی از بین می‌رود و بدین ترتیب داوری نیز زائل می‌شود.

انتفای موضوع داوری

اگر موضوع داوری از بین برود یا امکان رسیدگی به آن وجود نداشته باشد، داوری به پایان می‌رسد.
نکته:

قواعد رسیدگی در داوری

در داوری، داوران تابع مقررات قانون آیین دادرسی مدنی نیستند، ولی باید به مقررات خاص داوری که در قوانین کشور تعیین شده‌اند، رعایت کنند. برخی از این مقررات عبارتند از:

تسلیم اسناد و مدارک

طرفین دعوا باید اسناد و مدارک خود را به داوران تسلیم نمایند. داوران نیز می‌توانند برای اتخاذ تصمیمات خود، از طرفین توضیحات بیشتری بخواهند و در صورت لزوم، از کارشناسان برای بررسی موضوعات خاص استفاده کنند.

صلاحیت داوران برای صلح

در صورتی که داوران اختیار صلح داشته باشند، می‌توانند دعوا را با صلح خاتمه دهند. در این صورت، صلح‌نامه‌ای که به امضای داوران رسیده باشد، معتبر و قابل اجرا است.

تعداد داوران و تأثیر آن در رأی

اگر تعداد داوران زیاد باشد، تمام داوران باید به اتفاق صلح‌نامه را امضا کنند تا اعتبار داشته باشد. این صلح‌نامه مانند رأی داور قابل اجرا است و در عین حال ممکن است قابل شکایت باشد.

اجرای گزارش اصلاحی

گزارش اصلاحی صادر شده توسط داوران، می‌تواند از طریق واحد اجرای احکام مدنی دادگاه به اجرا درآید.

صدور رأی توسط داور یا داوران

داوران باید در جلسه رسیدگی با مشاوره و به اتفاق نظر، رأی خود را صادر کنند. اگر یکی از داوران از شرکت در جلسه یا امضای رأی خودداری کند، رأی با اکثریت داوران صادر می‌شود و مناط اعتبار است، مگر آنکه در قرارداد داوری ترتیب دیگری برای صدور رأی تعیین شده باشد.
فرآیند داوری در حقوق ایران از قواعد خاصی تبعیت می‌کند. برخی شرایط می‌تواند باعث زوال داوری شود که باید توسط طرفین و داوران در نظر گرفته شود. از سوی دیگر، قواعد مربوط به رسیدگی در داوری از جمله تسلیم اسناد، اختیار صلح، تعداد داوران و نحوه صدور رأی، برای اطمینان از اجرای مؤثر داوری ضروری هستند.

شرایط و روش های ارجاع اختلافات به داور:

ارجاع به داور می‌تواند در هر مرحله‌ای از رسیدگی به اختلافات باشد، خواه اختلافات در دادگاه‌ها مطرح شده باشد یا خیر. همچنین، توافق به داوری می‌تواند به صورت کتبی یا شفاهی صورت گیرد.

روش‌های ارجاع اختلافات به داوری

طرفین اختلاف می‌توانند به دو صورت اختلافات خود را به داوری ارجاع دهند:

شرط ضمن عقد

در این روش، طرفین در ابتدا (مثلاً در حین عقد بیع) توافق می‌کنند که در صورت بروز اختلاف در خصوص موضوع عقد، حل و فصل آن از طریق داوری انجام شود. به عبارت دیگر، شرط ضمن عقد می‌تواند الزام‌آور باشد و طرفین موظف به مراجعه به داوری در صورت ایجاد اختلاف شوند.

موافقت‌نامه مستقل داوری

در این روش، پس از انعقاد عقد (مانند عقد بیع)، طرفین به طور مستقل و جداگانه توافق می‌کنند که در صورت بروز اختلاف، حل و فصل آن از طریق داوری انجام شود. این نوع توافق خارج از قرارداد اصلی صورت می‌گیرد و به صورت مجزا توافق بر داوری انجام می‌شود.

نکات مهم درباره موافقت‌نامه داوری

  • انعقاد موافقت‌نامه داوری چه به صورت شرط ضمن عقد و چه به صورت موافقت‌نامه مستقل، هم پیش از وقوع اختلاف و هم پس از آن امکان‌پذیر است.
  • این انعقاد می‌تواند در هر زمانی انجام شود، حتی اگر اختلافات هنوز به صورت رسمی در دادگاه‌ها مطرح نشده باشد.
  • با توجه به این که طرفین می‌توانند به صورت اختیاری و با توافق یکدیگر اختلافات خود را به داوری ارجاع دهند، این امر امکان انعقاد توافقات داوری را چه پیش از بروز اختلاف و چه پس از آن، فراهم می‌آورد.

چه اشخاصی می توانند به رای داور اعتراض کنند و چه آثاری دارد؟

در سیستم حقوقی ایران، اصل اعتراض به رأی داور به خودی خود تأثیر تعلیقی ندارد و به این معناست که اعتراض به رأی داور مانع اجرای آن نمی‌شود. به عبارت دیگر، حتی اگر به رأی داور اعتراض شود، این رأی تا زمان بررسی و صدور حکم نهایی از دادگاه همچنان قابل اجرا خواهد بود.
استثناء: اگر دلایل اعتراض به رأی داور قوی و معتبر باشد، در این صورت دادگاه می‌تواند قرار توقف اجرای رأی داور را صادر کند. این توقف اجرای رأی تا زمانی خواهد بود که اعتراض رسیدگی شده و حکم قطعی صادر گردد. در چنین مواردی، دادگاه ممکن است از معترض تأمین مناسب نیز اخذ کند.

اعتراض ثالث به رأی داور

اِعتراض ثالث اصلی به رأی داور ممکن است از سوی شخص ثالثی که به نوعی در نتیجه رأی داور متاثر شده باشد، مطرح شود. اِعتراض ثالث می‌تواند به دو صورت باشد:
اعتراض ثالث اصلی: اعتراض شخص ثالثی است که به رأی داور به طور مستقیم مرتبط است. این نوع اعتراض باید در دادگاهی که دعوی را به داوری ارجاع داده است یا در دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوی را دارد، مطرح شود.
اِعتراض ثالث طاری: اعتراض به رأی داور که در جریان دعوی و در دادگاهی که رأی داور به عنوان دلیل علیه شخص ثالث مورد استناد قرار گرفته، مطرح می‌شود.
در خصوص اثر تعلیقی اعتراض ثالث به رأی داور، ماده ۴۲۴ قانون آیین دادرسی مدنی به این مورد اشاره ندارد، بلکه ماده ۴۹۳ قانون آیین دادرسی مدنی باید به اجرا درآید. بر این اساس، دادگاه در اعتراض ثالث به رأی داور مکلف به اخذ تأمین از معترض نمی‌باشد و این موضوع به صلاحدید دادگاه بستگی دارد. تنها در برخی شرایط خاص، دادگاه ممکن است تأمین از معترض اخذ کند.
داوری در حل اختلافات قانونی

داوری در حل اختلافات قانونی

ابطال رأی داوری در قراردادهای ملکی:

در قراردادهای ملکی مانند مشارکت در ساخت و پیش‌فروش، معمولاً اشخاصی به‌عنوان داور تعیین می‌شوند تا در صورت بروز اختلاف، اقدام به صدور رأی کنند. در برخی موارد نیز، طرفین پس از ایجاد اختلاف، رسیدگی و حل‌وفصل آن را به یک داور ارجاع می‌دهند.

اعتبار و لازم‌الاجرا بودن رأی داور

مطابق قانون، رأی داوری در حل اختلافات قانونی همانند رأی دادگاه لازم‌الاجرا است و امکان تجدیدنظرخواهی ندارد. تنها در شرایط خاص و مصرح در قانون، رأی داور می‌تواند از سوی دادگاه صالح ابطال شود.

مهلت و نحوه درخواست ابطال رأی داوری

بر اساس ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی، شخصی که رأی داوری در حل اختلافات قانونی علیه او صادر شده است، تا ۲۰ روز پس از ابلاغ رأی فرصت دارد تا درخواست ابطال رأی را به دادگاه صالح ارائه کند.

طرفین دعوی در ابطال رأی داوری

درخواست ابطال رأی داوری باید علیه طرف دیگر دعوی مطرح شود. بنابراین، هر یک از طرفین که رأی به ضرر او صادر شده است، باید درخواست خود را رسماً به دادگاه ارائه کند.

دادگاه صالح برای رسیدگی به ابطال رأی داوری

مطابق قانون، مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست ابطال رأی داوری، دادگاهی است که اصل دعوی را به داوری ارجاع داده است یا دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به دعوای اصلی را دارد.
در صورتی که اختلاف مربوط به اموال غیرمنقول باشد، درخواست ابطال رأی داوری در حل اختلافات قانونی در دادگاه محل وقوع ملک مطرح می‌شود.
نکته مهم: ابطال رأی داوری تنها در موارد مشخص و محدود قانونی امکان‌پذیر است و در غیر این موارد، رأی داور معتبر و لازم‌الاجرا خواهد بود.

نکات کلیدی ابطال رای داور

  1. اگر ارجاع امر به داوری از طریق دادگاه باشد، برای ابطال رأی داوری نیاز به تقدیم دادخواست نیست ولی اگر داور از طریق دادگاه انتخاب نشده باشد. برای ابطال رای داور باید دادخواست تقدیم شود.
  2. ارجاع مجدد به داوری منعی ندارد اگر چه دادگاه پس از ابطال رأی داور رسیدگی را شروع کرده باشد.
  3. در معامله و قرارداد با اتباع خارجی تا زمانی که اختلاف ایجاد نشده است التزام طرف ایرانی به ارجاع اختلاف به داور دارای تابعیت مساوی با طرف خارجی ممنوع است و چنین التزامی بی اثر بوده و آن قسمت از معامله که بر مبنای آن باشد باطل است.
  4. اگر رأی داوری به حق شخص ثالث که خود یا نماینده اش در تعیین داور شرکت نداشته است خللی وارد کند شخص ثالث میتواند در قالب اعتراض ثالث نسبت به رأی داور اعتراض کند.
  5. علاوه بر درخواست ابطال رای داور دادخواست تعیین داور نیز از جمله دادخواست هایی است که طرفین قراردادی که حل اختلاف به داوری واگذار شده ولی داور تعیین نشده است می توانند به دادگاه تقدیم کنند.
  6. دادگاه رسیدگی کننده به درخواست ابطال رای داور نمی تواند به اصل اختلاف طرفین قرارداد رسیدگی و نسبت به آن صدور حکم کند و صرفاً در حدود خواسته ی خواهان در خصوص تایید و یا ابطال رای داور رسیدگی می کند.

ابطال رأی داوری به دلیل مغایرت با قوانین آمره:

یکی از مهم‌ترین دلایل ابطال رأی داوری در حل اختلافات قانونی، مغایرت آن با قوانین ماهوی آمره است. قوانین آمره، قواعدی هستند که قابل توافق و تغییر توسط افراد نیستند و رعایت آن‌ها برای حفظ نظم عمومی و حقوق افراد ضروری است. بر اساس بند ۱ ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی، رأی داوری زمانی قابل ابطال است که با قوانین موجد حق (قوانین ماهوی آمره) در تضاد باشد.
به عنوان مثال نمونه هایی از مغایرت رأی داور با قوانین آمره:

تغییر قواعد ارث

مطابق قوانین ارث در ایران، سهم‌الارث فرزندان پسر دو برابر فرزندان دختر است.
اگر داور در رأی خود سهم‌الارث دختر و پسر را برابر تعیین کند، این رأی برخلاف قانون است و قابل ابطال خواهد بود.

تغییر مقررات مربوط به مالکیت مشاعات ساختمان

بر اساس قانون تملک آپارتمان‌ها، مشاعات ساختمان متعلق به همه مالکان است و هیچ‌کس حق تصرف اختصاصی در آن را ندارد.
اگر داور در رأی خود برای یکی از مالکان، حق استفاده انحصاری از مشاعات (مثلاً حیاط، پارکینگ مشترک، پشت‌بام) را قائل شود، رأی او باطل خواهد بود.

بی‌اعتبار دانستن قوانین حمایتی کارگران

برخی قوانین مانند حداقل دستمزد و شرایط فسخ قرارداد کار جزو قوانین آمره هستند و کارفرما و کارگر نمی‌توانند برخلاف آن توافق کنند.
اگر داور در یک دعوای کارگری رأیی صادر کند که برخلاف قوانین حمایت از کارگران باشد، این رأی قابل ابطال است.

تصمیم‌گیری در مورد موضوعات غیرقابل ارجاع به داوری

برخی دعاوی به دلایل مختلف به‌هیچ‌وجه قابل ارجاع به داوری نیستند، از جمله:

  • دعاوی کیفری (مانند سرقت، کلاهبرداری، قتل)
  • دعاوی مربوط به احوال شخصیه (مانند نکاح، طلاق، نسب، ولایت و حضانت)
  • دعاوی مرتبط با اموال عمومی و دولتی (مگر با اجازه هیئت وزیران)
  • اگر داور در این حوزه‌ها رأی صادر کند، رأی او فاقد اعتبار است و دادگاه می‌تواند آن را ابطال کند.
  • بنابراین، داور باید هنگام صدور رأی، قوانین آمره را رعایت کند. در غیر این صورت، هر یک از طرفین می‌توانند با استناد به بند ۱ ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی، درخواست ابطال رأی داوری را از دادگاه صالح مطرح کنند.

درخواست الزام به تنظیم سند رسمی

پرسش و پاسخ های متداول

۱. آیا داوری همیشه الزام‌آور است و می‌توان آن را نادیده گرفت؟

خیر، اگر طرفین قرارداد توافق کرده باشند که اختلافات خود را از طریق داوری حل کنند، این تعهد الزام‌آور است و نمی‌توان بدون دلیل موجه آن را نادیده گرفت. بااین‌حال، در برخی موارد استثنایی، مانند عدم رعایت اصول اساسی دادرسی در فرآیند داوری، ممکن است رأی داور قابل ابطال باشد.

۲. چه شرایطی برای ابطال رأی داور در نظر گرفته شده است؟

ابطال رأی داوری در حل اختلافات قانونی تنها در مواردی امکان‌پذیر است که قانون مشخص کرده باشد. برخی از مهم‌ترین دلایل ابطال عبارت‌اند از: صدور رأی برخلاف مفاد قرارداد، خروج داور از حدود صلاحیت خود، عدم رعایت اصول دادرسی عادلانه، و اثبات فساد، تقلب یا تبانی در فرآیند داوری.

۳. آیا دادگاه می‌تواند رأی داور را تغییر دهد یا فقط امکان ابطال آن وجود دارد؟

دادگاه اصولاً نمی‌تواند رأی داور را اصلاح یا تغییر دهد، بلکه تنها اختیار دارد که در صورت احراز دلایل قانونی، رأی را ابطال کند. اگر رأی داوری باطل شود، ممکن است طرفین ناچار شوند مجدداً به داوری مراجعه کنند یا از طریق دادگاه عمومی اقدام نمایند.

نتیجه گیری

داوری در حل اختلافات قانونی روشی کارآمد و موثر برای حل‌وفصل اختلافات است که در بسیاری از قراردادها به‌عنوان یک راهکار جایگزین دادگاه پیش‌بینی می‌شود. این روش دارای مزایایی مانند سرعت، تخصصی بودن و محرمانه بودن است، اما در برخی موارد ممکن است رأی داوری در حل اختلافات قانونی مورد اعتراض یکی از طرفین قرار گیرد.
در چنین شرایطی، موضوع ابطال رأی داوری مطرح می‌شود که تنها در شرایط خاصی امکان‌پذیر است. آگاهی از قواعد داوری و شرایط ابطال رأی آن می‌تواند به طرفین کمک کند تا از این فرآیند به بهترین شکل استفاده کنند و در صورت بروز اختلاف، حقوق خود را حفظ نمایند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *